اگرت کوچک Little Egret

نام فارسی: اگرت کوچک، قار کوچک، حواصیل سفید کوچک

نام محلی: سُلاّل کوچک

نام علمی : Egretta garzetta

نام انگلیسی: Little Egret

 

Afrikaans: Kleinwitreier Arabic: الغرنوق الأبيض, بلشون ابيض صغير Asturian: Garcia Cande, Garcina Azerbaijani: Kiçik ağ vağ Belarusian: Малая белая чапля Bulgarian: Малка бяла чапла Bengali: ছোট বগা Breton: An herlegon bihan Catalan: Agró blanc, Martinet blanc, Martinet blanc comú Catalan (Balears): Agró blanc Czech: volavka støíbøitá, Volavka stríbritá, Volavka stříbřitá Welsh: Crëyr bach, Crëyr gwen lleiaf, Crёyr Bach Danish: Silkehejre German: Seidenreiher Greek: (Κοινός) Λευκοτσικνιάς, Λευκοτσικνιάς, Χιονάτη Greek (Cypriot): Χιονάτη English: Little Egret, Little Egret (Little) Esperanto: Malgranda egretardeo Spanish: Garceta Comun, Garceta Común, Garza Chiquita, Garza Pequeña Spanish (Dominican Rep.): Garza Chiquita Estonian: Siidhaigur Basque: Lertxuntxo txikia, Martinet blanc Persian: اگرت کوچک, اگرت (حواصیل) کوچک Finnish: Silkkihaikara Faroese: Silkihegri French: Aigrette blanche, Aigrette garzette, Garzette blanche, Héron garzette, Petite Aigrette Irish: Éigrit Bheag Gaelic: Corra Gheal Bheag Galician: Garzota, Martinet blanc Haitian Creole French: Ti Krabye etranje Hebrew: לבנית קטנה Hindi: Chinna vellai kokku Croatian: Mala Bijela Caplja, Mala Bijela Čaplja Hungarian: Kis kócsag Armenian: [Spitak Pokr Taregh ], Սպիտակ Փոքր Տառեղ Indonesian: Bango putih kecil, Burung Kuntul Kecil, Burung Kuntul Perak Kecil, Kuntul kecil, Kuntul perak kecil Icelandic: Bjarthegri Italian: Garzetta, Garzetta comune Japanese: kosagi, Ko-sagi, mino shira-sagi, shira-sagi Japanese: コサギ, シラサギ, ミノシラサギ Japanese (Kanji): 小鷺, 白鷺, 蓑白鷺 Georgian: პატარა თეთრი ყანჩა, პატარა ოყარა Kazakh: Кишкене аққұтан Kazakh (Transliteration): kişkene aq-qutan Korean: 쇠백로 Korean (Transliteration): soe-baeng-no Cornish: Kerghyth penvagas lyha Kwangali: Samunkoma Latin: Ardea garzetta, Egretta garzetta, Egretta garzetta [garzetta Group] Luxembourgish: Klenge wäisse Reeër, Seidereeër Lithuanian: Mažasis baltasis garnys Latvian: Mazais baltais gārnis, zīda gārnis Macedonian: Мала бела (Сребреникава) чапја Malayalam: ചിന്നമുണ്ടി    Mongolian: Хурган дэглээ, Хурган цагаан дэглий Mongolian (Bichig): ᠬᠣᠷᠠᠭᠠᠨ ᠲᠡᠭᠡᠯᠡᠢ Mongolian (Bichig, Inner Mongolia): ᠣᠳᠣᠢ ᠴᠠᠭᠠᠨ ᠲᠡᠭᠡᠯᠡᠢ Mongolian (Cyrillic, Inner Mongolia): Одой цагаан дэглий Mongolian (Transliteration): khurg aŋ deglee, khurg aŋ tsag aaŋ deglii, odoi tsagaaŋ deglii Mamasa: korong ula Malay: Bangau Kecil, Burung Bangau Kecil, Burung Bangau Ular Maltese: Agrett Abjad Dutch: Kleine Zilverreiger Norwegian: Silkehegre Polish: czapla nadobna Pinyin: bái lùsī, bái-hè, bái-lù, bái-niǎo, chōng-chú, chūn-chú, jí xiǎo bái-lù, lùsī, sī-qín, xiǎo bái-lù, xuě-kè, yī bēi lù Portuguese: garça branca pequena, Garça-branca-pequena, Garça-branca-pequena-europeia / Garça-branca Portuguese (Brazil): Garça-negra Romansh: Irun da saida Romanian: Egretă mică Russian: Malaya Belaya Tsaplya, Малая белая цапля, Цапля малая белая, Чепуранужда Northern Sami: Silkeháigir Slovak: beluša malá, volavka striebristá, volavka striebristá (beluša malá) Slovenian: mala bela caplja, Mala bela čaplja, mala belacaplja Albanian: Çapka e bardhë e vogël Serbian: Mala bela caplja, mala bijela caplja, mala bijela čaplja, Мала бела цаплја Sotho, Southern: Leholosiane Swedish: Silkeshäger Swahili: Dandala Tamil: Chinna Kokku Thai: นกยางเปีย Thai (Transliteration): nók yaaŋ pia Turkish: Küçük Ak Balıkçıl, küçük ak balykçyl, Küçük Akbalıkçıl, Küçük Beyaz Balıkçıl, Кішкене аққұтан Ukrainian: Мала біла чапля, Чепура мала Vietnamese: Chim Cò ngàng, Chim Cò trắng, Cò trắng Chinese: 一杯鹭, 丝琴, 大白鹭, 小白鷺, 小白鹭, 春锄, 极小白鹭, 白 鹭, 白鸟, 白鹤, 白鹭, 白鹭鸶, 舂锄, 雪客, 鹭鸶 Chinese (Traditional): 一杯鷺, 小白鷺, 春鋤, 極小白鷺, 白鳥, 白鶴, 白鷺, 白鷺鷥, 絲琴, 舂鋤, 雪客, 鷺鷥 Chinese (Taiwan, Traditional): 小白鷺 Chinese (Taiwan): 小白鹭 Zulu: iNgekle

بوتیمار کوچک Little Bittern

نام فارسی: بوتیمار کوچک

نام محلی: ...

نام محلی پیشنهادی: بوتیمار کِنگِل

نام علمی : Ixobrychus minutus

نام انگلیسی: Little Bittern

 

English:   Little Bittern Czech:   bukáček malý German:   Zwergdommel Danish:   Dværghejre Spanish:   Avetorillo común Finnish:   pikkuhaikara French:   Blongios nain Icelandic:   Rindilþvari Italian:   Tarabusino Japanese:   himeyoshigoi Japanese:   ヒメヨシゴイ Dutch:   Woudaap Norwegian:   Dvergrørdrum Polish:   bączek Portuguese:   Garça-pequena Portuguese (Brazil):   Little Bittern Russian:   Волчок Slovak:   bučiačik močiarny Swedish:   dvärgrördrom Chinese:   小苇鳽 بوتیمار کوچک

راسته ی لک لک سانان Ciconiiformes

راسته ی لک لک سانان Ciconiiformes

راسته ی لک لک سانان پرندگانی آبزی هستند و در اندازه های متوسط تا بسیار بزرگ دیده می شوند. این راسته در جهان 5 تیره را در بر می گیرد.

از راسته ی لک لک سانان تیره های زیر در ایران وجود دارند:

تیره ی حواصیلیان Ardeidae
تیره ی لک لکیان Ciconiidae
تیره ی اکراسیان Threskiornithidae
تیره ی فلامینگویان Phoenicopteridae

لک لک سیاه Black Stork

نام فارسی: لک لک سیاه
نام محلی: لک لک سیاه
نام علمی: Ciconia nigra
نام انگلیسی: Black Stork

 

لک لک سیاه از پرندگان کمیاب ایران است Black Stork is uncommon in Iran 

لک لک سیاه از راسته ی لک لک سانان Ciconiiformes و تیره ی لک لکیان Ciconiidae می باشد. تیره ی لک لکیان پرندگانی بزرگ با پاهای بسیار بلند،‌گردن دراز و منقار بلند و کلفت هستند. نر و ماده هم شکل و به رنگ های سیاه و سفید هستند ولی پرنده های نر اندکی بزرگترند. هنگام پرواز، گردن و منقارشان بیرون از بدن و در امتداد بدن قرار دارد اما پاهایشان اندکی رو به پایین قرار می گیرند.

 

لک لک سیاه حدود 95 تا 110 سانتی متر طول دارد. آبزی است و به واسطه ی سر، گردن و پشت سیاه رنگش کاملا از بقیه ی لک لکیان متمایز است. منقار، پوست بدون پر دور چشم و پاهای بلندش قرمز رنگ است اما در پرنده ی جوان منقار و پاها به رنگ سبز است. زیر تنه اش کاملاً سفید است. سر و پشتش جلای بنفش و سبز رنگی را علاوه بر رنگ سیاه دارد. چشمهایش قهوه ای رنگ است. نر و ماده هم شکل هستند. بیشتر از ماهی و قورباغه و وزغ تغذیه می کند ولی گاهی حشرات، ملخ ها، سمندرها و نیز جوندگان و پستانداران کوچک،‌ مارها و مارمولک ها را می خورد. پرنده ای تک زی است و معمولاً به تنهایی یا به صورت دسته های کوچک مهاجرت می کند.

لک لک سیاه پرنده ای است که می تواند مدت طولانی پرواز بدون توقف داشته باشد و حتی ممکن است در یک پرواز بیش از حدود 7000 کیلومتر را بپیماید و از فراز اقیانوس هایی عبور کند که دیگر پرندگان از طی آن مسیر خودداری کنند.
این پرنده در اطراف آب های شور و شیرین، رودخانه های کم عمق با ساحل شنی، کانال ها، جزایر، اراضی سیلابگیر و نواحی پر درخت کنار دریاچه ها به سر می برد. معمولاً روی درختان آشیانه می سازد.

در ایران به تعداد کم و مهاجر در مناطق جنوبی کرمان، فارس و هرمزگان و همچنین در مناظق شمال غرب به صورت گروه های کوچک مهاجر دیده می شود. لک لک سیاه از پرندگان کمیاب ایران است.
در شهرستان بستک و بخش کوخرد لک لک سیاه را می توان در فصل زمستان در سواحل رودخانه ی مهران مشاهده کرد. گاهی اوقات می توان این پرنده را در ساحل رودخانه ی مهران و یا در حال پرواز همراه با حواصیل خاکستری و حواصیل سفید بزرگ مشاهده کرد.
این پرنده لانه اش را که حدود یک و نیم متر قطر دارد با ... ادامه ی مطلب

ادامه نوشته

اکراس سیاه Glossy Ibis

نام فارسی: اکراس سیاه
نام محلی: ...
نام علمی: Plegadis falcinellus
نام انگلیسی: Glossy Ibis
 
اکراس سیاه در تمام نقاط دنیا یافت می شود Glossy Ibis exists all over the world

اکراس سیاه از راسته ی لک لک سانان (Ciconiiformes) و تیره ی اکراسیان (Threskiornithidae) می باشد، حدود 48 تا 66 سانتی متر طول دارد، طول بال هایش بین 88 تا 105 سانتی متر است، حدود 5 تا 6 کیلوگرم وزن دارد و پرنده ای آبزی است. پرنده ای سیاه رنگ است و جلای بنفش بلوطی دارد، بال هایش سبز تیره و شیشه ای است. منقار خاکستری یا قهوه ای رنگش بلند و خمیده رو به پایین است. در فصل زمستان منقارش قهوه ای رنگ می شود و رگه های کم رنگی در سر و گردنش به چشم می خورد. در فصل زادآوری در قاعده ی منقارش لکه ی سفیدی ظاهر می شود. پر و بال پرندگان جوان بسیار کمرنگ تر است. پرنده ی نر و ماده هم شکل هستند اگرچه پرنده ی نر اندکی از پرنده ی ماده بزرگتر است. رنگ پاهایش قهوه ای تیره تا خاکستری زیتونی است.
اکراس سیاه در هنگام پرواز، بدنش باریک، بال هایش بلند، نوک بال هایش به صورت بیضی شکل می باشد و گردن و پاهایش کشیده است و از بیرون از دمش دیده می شود. سریع و کم دامنه بال می زند و گاهی بالبازروی می کند و به راحتی بر روی درختان می نشیند.

...

اکراس سیاه هیچ زیر گونه ای ندارد و تنها همین یک گونه در تمام نقاط دنیا دیده می شود و کمتر جایی را می توان پیدا کرد که این پرنده وجود نداشته باشد. در ایران در گذشته تابستان ها نسبتاً فراوان دیده می شده است ولی اکنون از تعداد این پرندگان کاسته شده است و به تعداد اندک به صورت مهاجر در فارس و خوزستان دیده می شود و در فصل بهار در شمال شرق دیده می شود و معمولاً به صورت گروهی زندگی و مهاجرت می کنند. در کوخرد و شهرستان بستک می توان اکراس سیاه را در پاییز و زمستان به همراه اگرت ها و باکلان در ساحل رودخانه ی مهران و یا در اطراف آبگیرها و دریاچه های سدهای آب شیرین دید.

نام لاتین این پرنده از شکل منقار بلند و خمیده اش گرفته شده است و Plegadis falcinellus اشاره به "داس" ...

ادامه ی مطلب

 

 

 

ادامه نوشته

حواصیل خاکستری Grey Heron

نام فارسی: حواصیل خاکستری
نام محلی: سُلاّل (sollaal)
نام علمی: Ardea cinerea
نام‌ انگلیسی: Grey Heron


جثه ی بزرگ و رنگ خاکستری، حواصیل خاکستری را از سایر حواصیل ها متمایز می سازد

 

حواصیل خاکستری از راسته‌ی لک‌لک‌سانان (Ciconiiformes) و تیره‌ی حواصیلیان (Ardeidae) می‌باشد. این پرنده حدود 90 تا 100 سانتی متر طول و حدود 2 کیلوگرم وزن دارد. پر و بالش خاکستری رنگ است. سر و گردنش سفید است. نوار چشمی نسبتاً پهن و سفید رنگی دارد که تا انتهای کاکل و پشت سرش ادامه دارد. منقار زرد رنگ بلند و قوی دارد. در جلو گردنش دو ردیف خط چین سیاه دیده می شود که تا ابتدای شکم سفید رنگش ادامه دارد. روتنه اش خاکستری آبی است و روی سرشانه هایش دو لکه ی سیاه رنگ دیده می شود. پاهایش بلند و به رنگ زرد صورتی مایل به قهوه ای است. جثه ی بزرگ و رنگ خاکستری اش،‌ آن را از سایر حواصیل ها متمایز می سازد.

 

 

حواصیل خاکستری همانند حواصیل سفید بزرگ، مدت های طولانی در داخل آب های کم عمق یا کنار آب، بدون حرکت می ایستد و گردنش را راست نگه می دارد. در فرصت مناسب و در یک حرکت ناگهانی و با جهشی سریع طعمه را از داخل آب می گیرد. گاهی نیز به آرامی به دنبال طعمه حرکت می کند تا به آن نزدیک شود. علاوه بر انواع ماهی از بی مهرگان، جوجه اردک ها و همچنین موجودات کوچک موجود در خشکی مثل موش و بچه خرگوش نیز تغذیه می کند.



در شهرستان بستک و بخش کوخرد حواصیل خاکستری معمولاً جزو اولین پرندگان مهاجری هستند که در اول فصل پاییز و گاهی چند روزی قبل از ماه مهر در سواحل رودخانه ی مهران دیده می شوند و نویدی برای رسیدن سایر پرندگان مهاجر هستند. در کوخرد، این پرندگان معمولاً همراه با حواصیل سفید بزرگ و اگرت (قار) کوچک و باکلان دیده می شوند ولی تعدادشان نسبت به بقیه فراوان تر است.


  این پرندگان تا پایان فصل زمستان در کوخرد و در کنار رودخانه ی مهران و در ساحل دریاچه سد بست گز به دور از برف و سرما به سر می برند و در اوایل فصل بهار به مناطق سردسیر باز می گردند.



ادامه ی مطلب

 

ادامه نوشته

حواصیل سفید بزرگ، اگرت بزرگ Great White Heron, Great Egret, White Heron, Common Egret

نام فارسی: حواصیل سفید بزرگ، اگرت بزرگ
نام محلی: سُلاّل سفید
نام علمی: Ardea alba, casmerodius albus, Egretta alba
نام‌ انگلیسی: Great White Heron, Great Egret, White Heron, Common Egret
 
حواصیل سفید بزرگ، بزرگترین حواصیل سفید ایران Great White Heron is the Greatest White Egret in Iran


حواصیل سفید بزرگ
از راسته‌ی لک‌لک‌سانان (Ciconiiformes) و تیره‌ی حواصیلیان (Ardeidae) می‌باشد. این پرنده حدود 95 تا 101 سانتی متر طول دارد و بزرگترین حواصیل سفید در کشور ایران است. بدنش سفید رنگ و گردن و منقارش نسبتاّ بلند است. منقارش در زمستان نارنجی و در تابستان سیاه رنگ است که قاعده ی آن به رنگ زرد دیده می شود. روی سینه اش پوشیده از پرهای بلند سفید است. پاهایش سیاه است ولی قسمت بالایی پاها زرد رنگ است. چشمهایش نیز زرد رنگ است. نر و ماده هم شکل هستند. پرنده ای آرام و ساکت است اما در زمان زادآوری و در اطراف لانه صداهایی از خود تولید می کنند.


با توجه به رنگ سفید یکدست و اندازه اش،  به سادگی از سایر حواصیل های موجود در ایران قابل تشخیص و به سادگی قابل مشاهده است.


حواصیل سفید بزرگ در تالاب ها، کنار آب ها و سواحل به سر می برد و در میان نیزارها و یا روی درختان زادآوری می کند. همانند سایر حواصیل ها، لانه را از شاخه های کوچک درختان می سازد و حداکثر 6 تخم سبز مایل به آبی کمرنگ در آن می گذارد. در ایران در فصل زمستان فراوان هستند و معمولا در همه ی مناطق دیده می شوند و به تعداد اندک نیز در ایران زادآوری دارند.


...
نکته: در کتاب راهنمای پرندگان ایران آقای جمشید منصوری در قسمت نام علمی Casmerodius albus این پرنده یک اشتباه کوچک تایپی وجود دارد و به صورت Cosmerodius albus  نوشته شده است که پیشنهاد می شود در چاپ های بعدی این مورد اصلاح شود. ...

ادامه ی مطلب

 

ادامه نوشته

حواصیل سبز Striated Heron

نام فارسی: حواصیل سبز
نام محلی: …
نام علمی: Butorides striata
نام علمی قدیم: Butorides striatus
نام‌های انگلیسی:  Striated Heron, Little Heron, Little Green Heron, Green-backed Heron and Mangrove Heron

 Afrikaans: Groenrugreier Cebuano: yoho Creoles and Pidgins, French-based (Other): kalali Czech: Volavka promenlivá, volovka proměnlivá Danish: Mangrovehejre German: Grünreiher, Mangrovereiher, Mongroverehier, Streifenreiher English: Anthony's green Heron, Eastern green Heron, Fly-up-the-creek, Frazar's green Heron, Green Heron, Greenbacked Heron, Green-backed Heron, Little Green Heron, Little Heron, Little Mangrove Heron, Mangrove Heron, Mangrove-Bittern, Poke, Shite-poke, shitpoke, Striated Heron Spanish: Garcilla Capiverde, Garcilla Cuelligrís, Garcilla verde, Garcita Azulada, Garcita Rayada, Garcita Verdosa Spanish (Argentine): Garcita azulada Spanish (Colombia): Garcita Rayada Spanish (Costa Rica): Garcilla Cuelligrís, Garcilla verde Spanish (Mexico): garceta verde Spanish (Nicaragua): Garcilla Capiverde Spanish (Paraguay): Garcita azulada Spanish (Uruguay): Garcita Azulada Estonian: väikehaigur (rohe-väikehaigur) Finnish: Kyyryhaikara French: Blongios vert, Héron à dos vert, Héron des mangroves, Héron strié, Héron vert Guarani: Hoko'i Hebrew: אנפית מנגרובים, אנפת מנגרובים Hindi: Doshi kokku Indonesian: Cangak abu-abu kecil, Kokokan laut, Koto-koto Icelandic: Krabbahegri Italian: Airone dorsoverde, Airone striato Japanese: sasagoi, Sasa-goi Japanese: ササゴイ Korean: 검은댕기해오라기 Kwangali: Hakaruu Latin: Ardeola striatus, Butorides striata, Butorides striatus Lithuanian: Dryžuotasis garnys Malagasy: Ambaramaty, fony maitso, Keho, Kisanjy, Koaky, Tambakoratsy, Voromaty, Vorompantsika Malay: Pucong Keladi, Pucong Keladi Bakau, Pucung Keladi Dutch: Mangrovereiger, Mongrowereiger Norwegian: Krabbehegre Polish: czapla zielonawa Portuguese: ana-velha, Garça-de-dorso-verde, joão-manuel, maria-mole, socó, socó-boi, socó-estudante, socoí, socó-mijão, socó-mirim, socó-tripa, Socozinho Portuguese (Brazil): ana-velha, joão-manuel, maria-mole, socó, socó-boi, socó-estudante, socoí, socó-mijão, socó-mirim, socó-tripa, Socozinho Russian: Зеленая кваква, Зелёная кваква, Кваква зеленая Slovak: caplicka mangrovová , Volavka mangrovová Slovenian: progasta zelena čaplja Swedish: Grönhäger, Mangrovehäger Swahili: Ngojamalika Thai: นกยางเขียว Turkish: yeşil sırtlı balıkçıl, Yeşil-sırtlı Balıkçıl Vietnamese: Cò xanh, Cò xanh java Chinese: 綠鷺, 绿 鹭, 绿鹭  حواصیل سبز

حواصیل سبز از راسته‌ی لک‌لک‌سانان و تیره‌ی حواصیلیان می‌باشد که حدود 35 تا 45 سانتیمتر طول دارد. از زمره‌ی حواصیل‌های کوچک است، سر و روتنه‌اش سیاه است و کاکل براقی به رنگ سبز زیتونی بر روی سرش دارد. چشم‌هایش زرد، پاهایش نارنجی مایل به سبز است،  منقارش سیاه و شکمش سفید مایل به خاکستری است. خط سفید رنگی از وسط سینه‌اش تا نزدیکی گونه‌هایش امتداد دارد و جلوی چشمانش لکه‌ی زردی مشاهده می‌شود و پوشپرهای گوشهایش تقریباً سفید است.
پرنده‌ی نابالغ قهوه‌ای مایل به خاکستری است و خال‌های سفیدی در پشت بال‌هایش مشاهده می‌شود.

حواصیل سبز

همینطور که شرح رنگ و رخش را خواندید تنها کاکلش به رنگ سبز زیتونی است و جای سؤال است که چرا این پرنده را حواصیل سبز نامیده‌اند. 

 Afrikaans: Groenrugreier Cebuano: yoho Creoles and Pidgins, French-based (Other): kalali Czech: Volavka promenlivá, volovka proměnlivá Danish: Mangrovehejre German: Grünreiher, Mangrovereiher, Mongroverehier, Streifenreiher English: Anthony's green Heron, Eastern green Heron, Fly-up-the-creek, Frazar's green Heron, Green Heron, Greenbacked Heron, Green-backed Heron, Little Green Heron, Little Heron, Little Mangrove Heron, Mangrove Heron, Mangrove-Bittern, Poke, Shite-poke, shitpoke, Striated Heron Spanish: Garcilla Capiverde, Garcilla Cuelligrís, Garcilla verde, Garcita Azulada, Garcita Rayada, Garcita Verdosa Spanish (Argentine): Garcita azulada Spanish (Colombia): Garcita Rayada Spanish (Costa Rica): Garcilla Cuelligrís, Garcilla verde Spanish (Mexico): garceta verde Spanish (Nicaragua): Garcilla Capiverde Spanish (Paraguay): Garcita azulada Spanish (Uruguay): Garcita Azulada Estonian: väikehaigur (rohe-väikehaigur) Finnish: Kyyryhaikara French: Blongios vert, Héron à dos vert, Héron des mangroves, Héron strié, Héron vert Guarani: Hoko'i Hebrew: אנפית מנגרובים, אנפת מנגרובים Hindi: Doshi kokku Indonesian: Cangak abu-abu kecil, Kokokan laut, Koto-koto Icelandic: Krabbahegri Italian: Airone dorsoverde, Airone striato Japanese: sasagoi, Sasa-goi Japanese: ササゴイ Korean: 검은댕기해오라기 Kwangali: Hakaruu Latin: Ardeola striatus, Butorides striata, Butorides striatus Lithuanian: Dryžuotasis garnys Malagasy: Ambaramaty, fony maitso, Keho, Kisanjy, Koaky, Tambakoratsy, Voromaty, Vorompantsika Malay: Pucong Keladi, Pucong Keladi Bakau, Pucung Keladi Dutch: Mangrovereiger, Mongrowereiger Norwegian: Krabbehegre Polish: czapla zielonawa Portuguese: ana-velha, Garça-de-dorso-verde, joão-manuel, maria-mole, socó, socó-boi, socó-estudante, socoí, socó-mijão, socó-mirim, socó-tripa, Socozinho Portuguese (Brazil): ana-velha, joão-manuel, maria-mole, socó, socó-boi, socó-estudante, socoí, socó-mijão, socó-mirim, socó-tripa, Socozinho Russian: Зеленая кваква, Зелёная кваква, Кваква зеленая Slovak: caplicka mangrovová , Volavka mangrovová Slovenian: progasta zelena čaplja Swedish: Grönhäger, Mangrovehäger Swahili: Ngojamalika Thai: นกยางเขียว Turkish: yeşil sırtlı balıkçıl, Yeşil-sırtlı Balıkçıl Vietnamese: Cò xanh, Cò xanh java Chinese: 綠鷺, 绿 鹭, 绿鹭  حواصیل سبز

نمی‌دانم در گویش‌های محلی جنوب ایران که محل زندگی این پرنده است، نامی برای این پرنده وجود دارد یا مترجمان ایرانی نام آن را از... ادامه‌ی مطلب

ادامه نوشته

فلامینگو Greater Flamingo

نام فارسی: فلامینگو
نام محلی: فلامینگو
نام علمی: Phoenicopterus ruber
نام انگلیسی: Greater Flamingo
 

 

مشاهده‌ی فیلم Play Video  فلامينگو Phoenicopterus ruber فلامينگو Greater Flamingo Flamenc Flamingo Rosaflamingo Flamenco común flamingo Flamant rose Fenicottero Flamingo Flamingo Flamingo Större flamingo Greater Flamingo Красный фламинго

فلامینگو از راسته ی لک لک سانان  Ciconiiformes و تیره ی فلامینگویان  Phoenicopteridae می باشد.

در گذشته گاهی اوقات این فکر مرا اذیت می‌کرد که این رود شور مهران که از حدود 2 کیلومتری جنوب کوخرد راهش را به خلیج فارس می‌پیماید به غیر از مزاحمت و دردسر برای اهالی، هیچ ارمغان دیگری ندارد. در تابستان ها آنقدر غلظت نمک آن بالا می‌رود که به وضوح نمکزارها را در کناره‌های آن می‌توان دید. در زمان طغیان هم آنقدر نیرومند و پر فشار است که هر جنبنده‌ای را به کام مرگ می‌کشد و گاه می‌شود که بیش از پانصد متر از حدود خود تجاوز می‌کند و زمینها و جوهای دیم‌ اطرافش را به نابودی می‌کشد. اما در فصل پاییز و زمستان تماشای انواع و اقسام پرندگان بر سطح آب و در کناره‌های آن چه لذتی دارد. مخصوصا اگر در بین این پرندگان بتوان فلامینگوها را مشاهده کرد که در حال تغذیه از موجودات کف رودخانه هستند. شاید کمتر کسی این فلامینگوها را از نزدیک دیده باشد ولی هستند چوپانان و افراد بومی که بر وجود آنها صحه می‌گذارند. فلامینگوها حدود 130 تا 150 سانتی متر هستند که با پاهای بلند و گردن دراز و با رنگ سفید و صورتی خود نگاه هر بیننده‌ای را به سوی خود جذب می‌‌کنند. مدتی است که دو فلامینگوی ماده و یک فلامینگوی نر (نرها از ماده‌ها بزرگتر هستند) در برم‌های (1) باغ زرد و جابر در کنار حواصیل‌های سفید و خاکستری به چریدن و استراحت مشغول هستند، اگر چه بسیاری از پرنده‌شناسان پراکندگی این پرندگان را در این قسمت از ایران ثبت نکرده‌اند. به گفته‌ی شاهدان و افراد محلی در سال‌های گذشته نیز تعدادی فلامینگو در این موقع از سال وجود داشتند.

(1) بِرم: در گويش کوخردی به جایی از رودخانه گفته می‌شود که عمق بیشتری دارد و ماهی‌های زیاد در آن وجود دارند