ترم تای Merlin
نام محلی : ...
نام محلی پیشنهادی: ...
نام علمی: Falco Columbarius
نام انگلیسی: Merlin
نام محلی : ...
نام محلی پیشنهادی: ...
نام علمی: Falco Columbarius
نام انگلیسی: Merlin
نام محلی : ...
نام محلی پیشنهادی: کراشکین اروپایی
نام علمی: Coracias garrulus
نام انگلیسی: European Roller
نام محلی: سُلاّل کوچک
نام علمی : Egretta garzetta
نام انگلیسی: Little Egret
نام محلی: ...
نام محلی پیشنهادی: کِشکِل زیتونی درختی
نام علمی : Iduna pallida
نام انگلیسی: Eastern Olivaceous Warbler یا Olivaceous Warbler
نام فارسی: یلوه نوک سبز
نام محلی: ...
نام محلی پیشنهادی: یلوه نِشک سَوز
نام علمی قدیم: Porzana pusilla
نام علمی جدید: Zapornia pusilla
نام انگلیسی: Baillon's Crake
اکراس سیاه از راسته ی لک لک سانان (Ciconiiformes) و تیره ی اکراسیان (Threskiornithidae) می باشد، حدود 48 تا 66 سانتی متر طول دارد، طول بال هایش بین 88 تا 105 سانتی متر است، حدود 5 تا 6 کیلوگرم وزن دارد و پرنده ای آبزی است. پرنده ای سیاه رنگ است و جلای بنفش بلوطی دارد، بال هایش سبز تیره و شیشه ای است. منقار خاکستری یا قهوه ای رنگش بلند و خمیده رو به پایین است. در فصل زمستان منقارش قهوه ای رنگ می شود و رگه های کم رنگی در سر و گردنش به چشم می خورد. در فصل زادآوری در قاعده ی منقارش لکه ی سفیدی ظاهر می شود. پر و بال پرندگان جوان بسیار کمرنگ تر است. پرنده ی نر و ماده هم شکل هستند اگرچه پرنده ی نر اندکی از پرنده ی ماده بزرگتر است. رنگ پاهایش قهوه ای تیره تا خاکستری زیتونی است.
اکراس سیاه در هنگام پرواز، بدنش باریک، بال هایش بلند، نوک بال هایش به صورت بیضی شکل می باشد و گردن و پاهایش کشیده است و از بیرون از دمش دیده می شود. سریع و کم دامنه بال می زند و گاهی بالبازروی می کند و به راحتی بر روی درختان می نشیند.
اکراس سیاه هیچ زیر گونه ای ندارد و تنها همین یک گونه در تمام نقاط دنیا دیده می شود و کمتر جایی را می توان پیدا کرد که این پرنده وجود نداشته باشد. در ایران در گذشته تابستان ها نسبتاً فراوان دیده می شده است ولی اکنون از تعداد این پرندگان کاسته شده است و به تعداد اندک به صورت مهاجر در فارس و خوزستان دیده می شود و در فصل بهار در شمال شرق دیده می شود و معمولاً به صورت گروهی زندگی و مهاجرت می کنند. در کوخرد و شهرستان بستک می توان اکراس سیاه را در پاییز و زمستان به همراه اگرت ها و باکلان در ساحل رودخانه ی مهران و یا در اطراف آبگیرها و دریاچه های سدهای آب شیرین دید.
نام لاتین این پرنده از شکل منقار بلند و خمیده اش گرفته شده است و Plegadis falcinellus اشاره به "داس" ...
سبزقبای هندی بیشتر در جنوب ایران دیده می شود Indian Roller is Seen More in South of Iran
نام فارسی: دم سرخ سیاه
نام محلی: ...
نام محلی پیشنهادی: دم سرخ سیاه
نام علمی: Phoenicurus ochruros
نام انگلیسی: Black Redstart
دم سرخ سیاه ماده شبیه دم سرخ ماده و کمی تیره تر است
سارگپه ی پابلند بسیار شبیه سارگپه ی معمولی است Long-legged Buzzard is very similar to Common Buzzard
جثه ی بزرگ و رنگ خاکستری، حواصیل خاکستری را از سایر حواصیل ها متمایز می سازد
Kongeørn Steinadler Aguila realmaakotka Aigle royal Aquila reale SteenarendKongeørn Águia-real Kungsörn Golden Eagle Беркут
بدون شرح
No Comment
نام فارسی: فیلوش
نام محلی: بط میخکی (Bat e Meekhaki)
نام علمی: Anas acuta
نام انگلیسی: Pintail یا Northern Pintail
فیلوش در راستهی غازسانان و تیرهی مرغابیان و زیر تیرهی اردکها قرار دارد و از اردکهای روی آبچر است. ده گونه از این اردکها در ایران ثبت شده است که شخصاَ تا حالا خوتکا، سرسبز(کلّه سبز) و فیلوش را در آبهای منطقه مشاهده کردهام.
از مشخصات اردکهای روی آبچر این است که در نواحی باتلاقی، تالابها، رودخانهها و دریاچههای آرام زندگی میکنند و شکل نر و مادهی آنها متفاوت است. این پرندگان آشیانهی خود را روی زمین، در لابهلای نیها یا در سوراخها میسازند.
فیلوشهای نر بدون در نظر گرفتن پرهای مرکزی دم حدود 65 سانتیمتر طول دارند در حالی که مادههای آنها حدود 55 سانتیمتر بیشتر نیستند. از مشخصات بارز این پرندگان گردن کشیده، منقار بلند، بدن لاغر و دم بلند آنان است. سر و گردن پرندهی نر قهوهای تیره، سینه و شکم به رنگ سفید، منقار تیره و پهلوها و روتنهاش خاکستری است. شاهپرهای بال نیز خاکستری مایل به قهوهای است. آینهی بالیاش سبز رنگ با حاشیهی سفید است امّا دیده نمیشود.
اما پرندهی ماده شبیه مادهی بقیهی اردکهاست، برای شناختن فیلوش ماده از سایر اردکها باید به رنگ... ادامهی مطلب
حواصیل سبز از راستهی لکلکسانان و تیرهی حواصیلیان میباشد که حدود 35 تا 45 سانتیمتر طول دارد. از زمرهی حواصیلهای کوچک است، سر و روتنهاش سیاه است و کاکل براقی به رنگ سبز زیتونی بر روی سرش دارد. چشمهایش زرد، پاهایش نارنجی مایل به سبز است، منقارش سیاه و شکمش سفید مایل به خاکستری است. خط سفید رنگی از وسط سینهاش تا نزدیکی گونههایش امتداد دارد و جلوی چشمانش لکهی زردی مشاهده میشود و پوشپرهای گوشهایش تقریباً سفید است.
پرندهی نابالغ قهوهای مایل به خاکستری است و خالهای سفیدی در پشت بالهایش مشاهده میشود.
همینطور که شرح رنگ و رخش را خواندید تنها کاکلش به رنگ سبز زیتونی است و جای سؤال است که چرا این پرنده را حواصیل سبز نامیدهاند.
نمیدانم در گویشهای محلی جنوب ایران که محل زندگی این پرنده است، نامی برای این پرنده وجود دارد یا مترجمان ایرانی نام آن را از... ادامهی مطلب
نام فارسی: پلیکان خاکستری (پلیکان پا خاکستری)
نام محلی: پلیکان
نام علمی: Pelecanus crispus
نام انگلیسی: Dalmatian Pelican
پلیکان خاکستری در سطح جهانی در خطر است و در ایران جزو پرندگان حمایت شده است
پلیکان خاکستری از راسته ی پلیکان سانان (Pelecaniformes) و تیره ی پلیکانیان (Pelicanidae) می باشد، حدود 170 سانتیمتر طول دارد و رنگش سفید چرکی است. پرهای پشت سرش کمی بلند و مجعّد است و بر خلاف پلیکان سفید کاکل ندارد. پاهایش خاکستریرنگ است و به همین خاطر پلیکان پا خاکستری نیز نامیده میشود.
در اطراف چشمانش نیز حلقهی خاکستری رنگی شبیه رنگ پاهایش دیده میشود. روتنهاش حالت نقرهای رنگ دارد و لکهی بزرگ زرد رنگی در پایین گلویش مشاهده میشود. پرندهی نابالغ، قهوهای کمرنگ است و با پلیکان سفید نابالغ شبیه به هم هستند.
آخرین شب تابستان بود و شروع فصل پاییز، یک ساعت بیشتر از غروب نگذشته بود. در مسیر جاده هرنگ به کوخرد
؛ درست بر روی خط سفید ممتد وسط جاده بود که لاشهای توجهم را جلب کرد.
چون این قسمت از جاده، نزدیک به مرغداری و کشتارگاه مرغ و مسیر عبور و
مرور شغالها بود، هر چند وقت یک بار لاشهی شغالی را میدیدم که در اثر
تصادم با اتومبیلها بر روی جاده و یا کنار جاده افتاده است. اما این بار
لاشهی شغال نبود بلکه بیشتر شبیه به پرندهای بزرگ بود. دور زدم و از
ماشین پیاده شدم. با کمال ناباوری یک حواصیل را دیدم که بیشتر از یک ربع
از مردن آن نگذشته بود و خون و گوشت بدنش کاملا تازه بود. آن را از وسط
جاده بلند کردم و به کناری گذاشتم.
همین روزها منتظرشان بودم اما اصلاً انتظار نداشتم اولین دیدار با این
پرندگان قشنگ با لاشهی یکی از آنان و وسط جاده باشد. ظاهرا امسال به دنیا
آمده بود و از بس رنج و کم غذایی این سفر دور و دراز را تحمل کرده بود
وزنش به 500 گرم هم نمیرسید. معمولا در نزدیکی آبها پیدایشان میشود ولی
این حواصیل بخت برگشته نمیدانم چرا بر روی جاده آمده بود، شاید مسیر
مهاجرتشان باشد.
فردا صبح بلافاصله ...
نام فارسی: دم جنبانک ابلق
نام محلی: مزیری (moziree)
نام علمی: Motacilla alba
نام انگلیسی: Pied Wagtail یا White Wagtail
در فصل های پاییز و زمستان این پرندههای زیبا درکوچه و خیابان های کوخرد و کوه و صحراهای اطراف در حال راه رفتن بر سطح زمین یا پرواز موج دار خود در آسمان هستند. مزیری در گویش کوخردی و به طور کلی شهرستان بستک به معنای کشاورز میباشد و به این خاطر به دم جنبانک ابلق اطلاق شده است که بیشتر دور و بر آبها و در مزارع کشاورزی آبیاری شده به سر میبرد. البته در اطراف آبهای شیرین سدها و آبگیرهای فصلی همانند لمبیر ملکی و همچنین در کنارههای رودخانهی مهران نیز دم جنبانکهای ابلق قابل مشاهده هستند که با دمهایی جنبان به دنبال حشرات و مورچهها میدوند و سر و صدایشان هنگام پرواز توجه هر رهگذری را به خود جلب میکند.
نام فارسی: فلامینگو
نام محلی: فلامینگو
نام علمی: Phoenicopterus ruber
نام انگلیسی: Greater Flamingo
فلامینگو از راسته ی لک لک سانان Ciconiiformes و تیره ی فلامینگویان Phoenicopteridae می باشد.
در گذشته گاهی اوقات این فکر مرا اذیت میکرد که این رود شور مهران که از حدود 2 کیلومتری جنوب کوخرد راهش را به خلیج فارس میپیماید به غیر از مزاحمت و دردسر برای اهالی، هیچ ارمغان دیگری ندارد. در تابستان ها آنقدر غلظت نمک آن بالا میرود که به وضوح نمکزارها را در کنارههای آن میتوان دید. در زمان طغیان هم آنقدر نیرومند و پر فشار است که هر جنبندهای را به کام مرگ میکشد و گاه میشود که بیش از پانصد متر از حدود خود تجاوز میکند و زمینها و جوهای دیم اطرافش را به نابودی میکشد. اما در فصل پاییز و زمستان تماشای انواع و اقسام پرندگان بر سطح آب و در کنارههای آن چه لذتی دارد. مخصوصا اگر در بین این پرندگان بتوان فلامینگوها را مشاهده کرد که در حال تغذیه از موجودات کف رودخانه هستند. شاید کمتر کسی این فلامینگوها را از نزدیک دیده باشد ولی هستند چوپانان و افراد بومی که بر وجود آنها صحه میگذارند. فلامینگوها حدود 130 تا 150 سانتی متر هستند که با پاهای بلند و گردن دراز و با رنگ سفید و صورتی خود نگاه هر بینندهای را به سوی خود جذب میکنند. مدتی است که دو فلامینگوی ماده و یک فلامینگوی نر (نرها از مادهها بزرگتر هستند) در برمهای (1) باغ زرد و جابر در کنار حواصیلهای سفید و خاکستری به چریدن و استراحت مشغول هستند، اگر چه بسیاری از پرندهشناسان پراکندگی این پرندگان را در این قسمت از ایران ثبت نکردهاند. به گفتهی شاهدان و افراد محلی در سالهای گذشته نیز تعدادی فلامینگو در این موقع از سال وجود داشتند.
(1) بِرم: در گويش کوخردی به جایی از رودخانه گفته میشود که عمق بیشتری دارد و ماهیهای زیاد در آن وجود دارند