چکچک دشتی Isabelline Wheatear
نام محلی : ...
نام محلی پیشنهادی: ...
نام علمی: Oenanthe isabellina
نام انگلیسی: Isabelline Wheatear
نام محلی : ...
نام محلی پیشنهادی: ...
نام علمی: Oenanthe isabellina
نام انگلیسی: Isabelline Wheatear
نام فارسی: چکچک ابلق خاوری
نام محلی : ...
نام محلی پیشنهادی : گَلای کَلّه سفید
نام علمی : Oenanthe picata
نام انگلیسی : Variable Wheatear, Eastern Pied Wheatear
نام فارسی: گنجشک خاکی
نام محلی : ...
نام محلی پیشنهادی : دِلَکو خاکی
نام علمی : Carpospiza brachydactyla
نام انگلیسی : Pale Rock Sparrow; Pale Petronia; Hill Sparrow, Pale Rockfinch
نام فارسی: چلچله ی بیابانی
نام محلی : گَردا نیسو (Gardaa Nissoo)
نام علمی : Ptyonoprogne obsoleta
نام علمی قدیمی : Hirundo obsoleta
نام انگلیسی : Pale Crag Martin
چلچله ی بیابانی حدود 12 تا 15 سانتی متر طول دارد و بسیار شبیه چلچله ی کوهی است اما کوچک تر، کم رنگ تر و خاکستری تر است. روتنه، به خصوص پشت و دُمگاه اندکی خاکستری تر از بال ها است و زیرتنه سفید است. چانه ی این پرنده سفید است و بر خلاف چلچله ی کوهی فاقد خال های تیره در زیر چانه است. در نزدیکی پرهای پوششی زیر دُم خاکستری کم رنگ دیده می شود. گاهی گوشپرها تیره تر از تارک پرنده هستند.
در پرواز بالای سر، هنگام باز بودن دُم، خال های سفید آن به خوبی آشکار می شود. زیر بال ها خاکستری کم رنگ و پرهای پوششی بال به رنگ قهوه ای مایل به خاکستری است. پروازش مانند چلچله ی کوهی است و عموماً بی صدا است.
صدای این پرنده آرام و شبیه چلچله ی کوهی در پرواز صدای کمی از آن به گوش می رسد.
چلچله ی بیابانی در مناطق بیابانی و نواحی تپه ماهوری خشک با صخره ها و دره های تنگ به سر می برد و اغلب در نزدیکی مناطق مسکونی دیده می شود. آشیانه اش از گِل، در مناطق غیر مسکونی مانند چلچله ی کوهی در شکاف صخره ها می سازد. در مناطق مسکونی آشیانه را درون ساختمان ها و نزدیک به سقف می سازد.
در ایران نیمه مهاجر است و در مناطق کویری نسبتاً فراوان است.
در شهرستان بستک و بخش کوخرد این پرنده ی بومی را می توان در اطراف آب انبار های آب شیرین (برکه ها) و دریاچه های سدها و آبگیرها در اطراف شهرها و روستاهای منطقه مشاهده کرد. در حاشیه ی مناطق مسکونی لانه های خود را بیشتر در بالاترین نقطه ی سقف آب انبار می سازند. به دلیل وجود هوای خنک و فراوانی غذای این پرنده بر روی آب برکه ها، می توان لانه های گِلی چلچله های بیابانی را در بیشتر سقف برکه های منطقه مشاهده کرد. لانه ی ساخته شده معمولاً سال های متمادی و برای نسل های آینده دوباره استفاده می شود.
نام محلی: ...
نام محلی پیشنهادی: کِشکِل زیتونی درختی
نام علمی : Iduna pallida
نام انگلیسی: Eastern Olivaceous Warbler یا Olivaceous Warbler
نام محلی : ...
نام محلی پیشنهادی : زردپَل کلّه سِیَه (Zardpal e Kalla Siyah)
نام علمی : Emberiza melanocephala
نام انگلیسی : Black-headed Bunting
زردپره ی سر سیاه از راسته ی گنجشک سانان Passeriformes و تیره ی زردپره ییان Emberizidae می باشد. این پرنده حدود 16 تا 18 سانتی متر طول دارد. جثه اش بزرگ است و پرنده ی نر اندکی بزرگتر از ماده است. منقاری سخت به رنگ خاکستری تیره دارد. در دمش سفیدی دیده نمی شود.
در پرنده ی نر، سر سیاه، روتنه قرمز حنایی، دُم قرمز حنایی تیره، گوشپرها سیاه، گلو و زیر تنه زرد، سر شانه ها قرمز حنایی، بال ها ترکیبی از رنگ های قهوه ای با رگه های سفید و لکه سیاهی در شانه است. پرنده ی نر به خاطر تضاد سر و گوشپرهای سیاه با سینه و زیر شکم زرد رنگ به سادگی قابل تشخص می باشد.
پرنده ی ماده و پرنده ی جوان، کمرنگ تر و بدون سر سیاه است. در پرنده ی جوان سینه زرد کم رنگ است که آثاری از رگه های قرمز حنایی در آن دیده می شود.
پرنده ی ماده فاقد این رگه های قرمز حنایی در سینه است و زیرتنه اش زرد حنایی رنگ باخته است. گوشپرها قهوه ای با رگه های تیره کم رنگ در آن، گلو سفید نخودی و بال ها آمیزه ای از رنگ سیاه، سفید و قهوه ای است. ماده ی این پرنده به زرد پره ی سر سرخ ماده بسیار شباهت دارد.
زردپره ی سرسیاه در مناطق تپه ماهوری دارای بوته، کشتزارها، روی درختان پراکنده یا زمین های بدون کشت، زمین های باز و باغ ها به سر می برد.
در ایران بیشتر در قسمت های شمال و غرب ایران زندگی و تولید مثل می کنند. تابستان ها به وفور و به صورت مهاجر عبوری در همه جا دیده می شود و بیشتر در دسته های 10 تا 50 تایی و به صورت دسته جمعی مهاجرت می کنند.
در شهرستان بستک و بخش کوخرد زرد پره های سر سیاه را می توان در اوایل زمستان و بهار و در هنگام مهاجرت می توان بر روی درخت های سُمر (آکاسیای چتری) و کوِر (کهور) در حال خوردن گل های این درختان مشاهده نمود. چون پرنده ی ماده شبیه گنجشک خانگی و گنجشک گلو زرد به نظر می رسد ممکن است تشخیص این پرنده برای افراد عادی مشکل باشد و به سادگی متوجه حضور این پرندگان زیبا در منطقه نشوند.
نام فارسی: مگس گیر راه راه (مگس گیر خال دار)
نام محلی: ...
نام محلی پیشنهادی: پشه گیر تُک تُکی
نام علمی: Muscicapa striata
نام انگلیسی: Spotted Flycatcher
مگس گیر راه راه از راسته ی گنجشک سانان Passeriformes و تیره ی مگس گیریان Muscicapidae می باشد.
تیره ی مگس گیریان پرندگانی کوچک هستند که منقاری نسبتاً پهن دارند و برای شکار حشرات مناسب می باشد. این پرندگان از محل استقرارشان به سرعت به پرواز در می آیند و پس از شکار حشرات، معمولاً دوباره به جای خود باز می گردند. غالباً روی درختان به سر می برند و به ندرت بر روی زمین دیده می شوند. در سوراخ ها یا در دیواره ها آشیانه می سازد.
مگس گیر راه راه حدود 12 تا 15 سانتی متر طول دارد و به رنگ قهوه ای خاکستری دیده می شود. بال هایش کشیده است و منقار و پاهای کوچک سیاه رنگی دارد. چشم هایش نیز سیاه است و نوار چشمی کمرنگی دارد. نر و ماده هم شکل هستند. رگه هایی در پیشانی و سینه و دو طرف گلویش دارد. همچنین رگه های کم رنگی در لبه ی پوشپرهای بلند و خط بالی اش دیده می شود. پرنده ی جوان خال های قهوه ای کم رنگی بر روی سر و پشتش دارد.
از روی شاخه ها به صورت موجی پرواز می کند و حشرات را با چابکی دنبال می کند و در هوا شکار می کند. راست می نشیند و در حالی که چشم به حشرات در حال پرواز دوخته است، غالباً بال ها و دمش را تکان می دهد. تقریباً از تمام حشرات کوچکی که پرواز می کنند ازجمله سوسک ها، شته ها و زنبورها ... ادامه ی مطلب
در ایران در فصل تابستان نسبتاً فراوان است و به صورت مهاجر عبوری در بیشتر نقاط به چشم می خورد.
در شهرستان بستک و بخش کوخرد می توان این پرندگان کوچک را در اطراف دریاچه های سدها و بر روی درختان سُمر و کُنار و سایر درختانی که ... ادامه ی مطلب
نام فارسی: پرستوی دمگاه صورتی – چلچله ی دمگاه حنایی
نام محلی: ...
نام محلی پیشنهادی: پِلِسرو دُم حِناوی
نام علمی قدیم: Hirundu daurica
نام علمی جدید: Cecropis daurica
نام انگلیسی: Red Rumped Swallow - Lesser Striated Swallow
پرستوی دمگاه صورتی از راسته ی گنجشک سانان Passeriformes و تیره ی چلچله ییان Hirundinidae می باشد.
این پرنده حدود 17 سانتی متر طول دارد. اندازه، شکل و سیاهی روتنه اش مانند چلچله است یعنی تارک و پشتش آبی پر رنگ با جلای فلزی است. بال ها و دمش تقریباً سیاه است. به واسطه ی طوق پشت گردن و دمگاه حنایی (بلوطی) رنگش، به آسانی از چلچله تشخیص داده می شود. زیرتنه و پرهای پوششی زیر بال ها، به رنگ نخودی سفید، با رگه های کمرنگ تر است که در پرواز به خوبی دیده نمی شود. پوشش زیر دُم سیاه است و بر خلاف پرستو و پرستوی دمگاه سفید، فاقد نوار سینه و نوار سفید دُم است.
پرنده ی جوان قهوه ای تر و کمرنگ تر با رگه های نخودی روتنه، طوق و دُمگاه کمرنگ تر و پرهای بیرونی دُم نیز کوتاه تر است. پروازش آرام و با شکوه است و پشت سر هم بر روی هوا سُر می خورد و معمولاً موقع سُر خوردن دُم خود را بسته نگه می دارد.
پرستوی دمگاه صورتی از حشرات تغذیه می کند. در مناطق باز، صخره های مشرف به دریا، زیر پل ها و در نواحی مسکونی به سر می برد و در غارها، شکاف سنگ ها و زیر پل ها مانند چلچله آشیانه را با دهانه ی کوزه مانند از گِل می سازد و معمولاً بین 3 تا 6 تخم در آن می گذارد.
در ایران تابستان ها ... ادامه ی مطلب
در بخش کوخرد و شهرستان بستک این پرنده بیشتر در دیواره ی داخلی سقف آب انبارهای مخروطی شکل آب شیرین (بِرکه ها) و معمولاً در جاهایی که آب و گل در دسترس می باشد مانند اطراف دریاچه ی سدها و یا نزدیک مزارع کشاورزی لانه ی کوزه ای شکلش را می سازد.
پرستوی دمگاه صورتی زیر گونه ها ی مختلفی دارد که بیشتر در آسیا و اروپا پراکنده هستند. این زیر گونه ها عبارتند از:
Daurica, japonica, nipalensis, rufula, domicella, kumboensis, emini, melanocrissus, erythropygia, hyperythra
زیر گونه ی موجود در ایران از نوع rufula می باشد.
این پرنده در گذشته جزء Hirundo طبقه بندی می شد و با نام علمی Hirundu daurica شناخته می شد اما اخیراً با توجه با پژوهش های DNA که بر روی این پرندگان صورت گرفته، این طبقه بندی تغییر کرده و پرستوی دمگاه صورتی جزء Cecropis قرار گرفته است. و هم اکنون با نام علمی Cecropis daurica معرفی می شود.
راسته ی گنجشک سانان Passeriformes
راسته ی گنجشک سانان پرندگانی شاخه نشین و آواز خوان با گونه های متنوع فراوان و اندازه های گوناگون هستند و ویژگی های زیستی متفاوتی را بر می گیرد.
از راسته ی گنجشک سانان تیره های زیر در ایران وجود دارند:
● تیره ی چکاوکیان Alaudidae
● تیره ی چلچله ییان Hirundinidae
● تیره ی دم جنبانکیان Motacillidae
● تیره ی بلبل خرمایان Pycnonotidae
● تیره ی سنگ چشمیان Laniidae
● تیره ی میوه خوریان Hypocollidae
● تیره ی زیر آبروکیان Cinclidae
● تیره ی الیکاییان Troglodytidae
● تیره ی صعوه ییان Prunellidae
● تیره ی توکایان Turdidae
● تیره ی لیکویان Timaliidae
● تیره ی سسکیان Sylviidae
● تیره ی تاج طلایی سسکیان Regulidae
● تیره ی مگس گیریان Muscicapidae
● تیره ی دم دراز چرخ ریسکیان Aegithalidae
● تیره ی پشت بلوطی چرخ ریسکیان Remizidae
● تیره ی نیزار چرخ ریسکیان Panuridae
● تیره ی چرخ ریسکیان Paridae
● تیره ی کمرکولیان Sittidae
● تیره ی دیوارخزکیان Tichodromadidae
● تیره ی دارخُزکیان Certhiidae
● تیره ی شهدخواریان Nectariniidae
● تیره ی زردپره ییان Emberizdae
● تیره ی سهره ییان Fringillidae
● تیره ی استریلدیده Estrildidae
● تیره ی گنجشکیان Ploceidae
● تیره ی ساریان Sturnidae
● تیره ی بوجانگاییان Dicruridae
● تیره ی پری شاهرخیان Oriolidae
● تیره ی کلاغیان Corvidae
سنگ چشم دُم سرخ در ایران نیمه مهاجر است Isabelline Shrike is semi-migratory in Iran
نام فارسی: سنگ چشم دُم سرخ
نام محلی: گاتَرگ حَلاری (Gaatarg e Halaari)
نام علمی: Lanius isabellinus
نام انگلیسی: Isabelline Shrike یا Rufous-tailed shrike
سنگ چشم دُم سرخ از راسته ی گنجشک سانان Passeriformes و از تیره ی سنگ چشمیان Laniidae می باشد. این پرنده حدود 18 سانتی متر طول دارد. پرنده ای کم رنگ است و دمش اندکی از سنگ چشم پشت سرخ بلندتر است. سر و روتنه اش خاکی شنی و خط ابرویش به سمت عقب امتداد دارد. این نوار چشمی در پرنده ی نر، سیاه و کاملا مشخص می باشد. شاهپرهای دم قرمز رنگ، چانه و گلویش سفید نخودی است. زیر تنه اش نخودی صورتی و قاعده ی شاهپرهای بالش سفید است امّا به درستی مشخص نیست و در پرواز به صورت نواری روی بال مشخص می شود. پرهای پرواز تیره، پرهای پوششی زیر دُم و دمگاهش قرمز است که به همین واسطه پرنده ی ماده از پرنده ی جوان یک ساله تمییز داده می شود. کناره های سینه اش به صورت هلالی شکل صورتی قرمز است. منقارش نسبتاً کوچک و سیاه است و انتهای آن اندکی قلاب مانند است. پاهایش نیز سیاه رنگ است.
این پرنده در استپ های خشک با بوته ها و درختان پراکنده ی آکاسیا (سُمْرْ)، مناطق نیمه بیابانی و کوه های فرسایش یافته به سر می برد و زمستان ها به صورت مهاجر عبوری در کشتزارها نیز دیده می شود. این پرنده در سرزمین های هم سطح دریا تا ارتفاعات 3500 متری سطح دریا دیده شده است. حشراتی که در حال پرواز هستند را شکار می کند و معمولاً به جای اول خود باز می گردد تا شکارش را بخورد یا آن را ذخیره کند. علاوه بر حشرات، از مهره داران کوچک، جوندگان، مارمولک ها و پرندگان دیگر نیز تغذیه می کنند. همانند سایر سنگ چشم ها، قادر هستند حشرات سمی را نیز مصرف کنند بدون اینکه سم این حشرات ضرری برایشان داشته باشد. معمولاً شکار خود را بر سر شاخه های کوچک و تیز یا خار درختان و بر روی سیم خاردار برای مصرف وعده ای دیگر ذخیره می کند. به خاطر این عادتشان به پرندگان قصّاب (butcher-birds) معروف هستند. نام علمی این پرنده که با Lanius شروع می شود در زبان لاتین به معنای قصاب می باشد.
سنگ چشم دُم سرخ معمولاً قلمرو خاصی برای خود دارد اگرچه ممکن است قلمرو این پرندگان با همدیگر تداخل و همپوشانی داشته باشند.محل ساخت لانه معمولاً به وسیله ی پرنده ی نر انتخاب می شود و سعی می کند با آواز خواندن و تولید صداهایی این مکان را به پرنده ی ماده نشان دهد. لانه ای عمیق و فنجان مانندی از ساقه های خشک گیاهان می سازد که با شاخه های نرم، پوست و ریشه ی گیاهان و پشم و پر پوشیده می شود. حدود دو متر بالاتر از سطح زمین بر روی درختان و درختچه ها و بوته ها لانه می سازد. پرنده ی نر و ماده در ساخت لانه مشارکت می کنند. معمولاً بین 3 تا 8 تخم در آن می گذارد ولی بیشتر مواقع بین 4 تا 6 تخم در لانه دیده می شود که پس از 13 تا 17 روز در اواخر فصل بهار و اوایل تابستان به جوجه تبدیل می شوند. در طی این مدت پرنده ی نر، غذا به لانه می رساند و پرنده ی ماده را که بر روی تخم خوابیده است تغذیه می کند. 12 تا 16 روز دیگر طول می کشد تا جوجه ها بتوانند پرواز کنند و از لانه بیرون بیایند و در طی این مدت و حدود یک ماه دیگر پرنده های نر و ماده جوجه ها را تغذیه می کنند. سنگ چشم دُم سرخ فقط یک بار در سال تخم گذاری و جوجه آوری می کند اما تصور می شود زیر گونه ی isabellinus دو بار در سال این کار را انجام دهد. گاهی اوقات پرنده ی کوکو common cuckoo (Cuculus canorus) در لانه ی این زیر گونه تخم گذاری می کند و سنگ چشم دُم سرخ تخم آن را به همراه تخم خود به جوجه تبدیل می کند.
در ایران نیمه مهاجر است و نسبتاً فراوان است. در شهرستان بستک و بخش کوخرد این پرنده را می توان بر شاخه های بالایی درختان آکاسیا (سُمْرْ) یا درختان کُنار (سدر) و کوِر (کهور) مشاهده کرد که در چرخاندن سرش به اطراف و در جستجوی طعمه می باشد. در کوخرد و روستاهای توابع چون این پرنده بر خلاف سنگ چشم خاکستری بزرگ کمتر علاقه به پرندگان کوچک و جوجه ی پرندگان دارد به نام گاتَرگ حلاری (حلالی) نامیده می شود. این پرنده را بیشتر در فصل پاییز و زمستان و اوایل فصل بهار می توان در منطقه ی بستک مشاهده نمود و تابستان ها به مناطق خوش آب و هوا و ارتفاعات اطراف مهاجرت می کند.
در کوخرد وقتی می خواهند از بزرگی و باز بودن چشم کسی مثالی بزنند چشم شخص را به چشم گاتَرْگْ (سنگ چشم) تشبیه می کنند.
نام فارسی: دم سرخ سیاه
نام محلی: ...
نام محلی پیشنهادی: دم سرخ سیاه
نام علمی: Phoenicurus ochruros
نام انگلیسی: Black Redstart
دم سرخ سیاه ماده شبیه دم سرخ ماده و کمی تیره تر است
کمرکولی بزرگ از راسته ی گنجشک سانان(Passeriformes) تیره ی کمرکولیان(Sittidae) می باشد. تنها سه گونه کمرکولی در ایران وجود دارد: کمرکولی جنگلی، کمرکولی کوچک و کمرکولی بزرگ. کمرکولیان پرندگانی کوچک، با دم کوتاه و بالا رونده از درختان و صخره ها هستند که نر و ماده همشکل هستند. تنها پرندگانی هستند که عادت دارند از درخت یا صخره به حالت راه رفتن پایین بیایند. از نرم تنان، مغز و دانه ی گیاهان تغذیه می کنند. با منقار قوی شان ضربه ی محکمی به دانه های سخت گیاهان وارد می کنند و پس از خورد کردن، مغز آن را می خورند. در شکاف یا سوراخ درختان آشیانه می سازند.
کمرکولی بزرگ حدود 19 سانتی متر طول دارد. روتنه اش آبی خاکستری و زیرتنه سفید تا نخودی کمرنگ است. پهلوهایش قرمز خرمایی است و تا نزدیک دم امتداد دارد. سطح پایینی صورت و گلویش سفید است. خط چشمی سیاه براق و مشخصی دارد که این خط تا پشت سرش امتداد دارد و به تدریج پهن تر می شود. خط چشمی کمرکولی کوچک کوتاه تر است و اندازه اش نیز کوچک تر است و از روی همین دو مشخصه می توان این دو را از همدیگر تشخیص داد. منقار کمرکولی بزرگ خاکستری رنگ و بزرگتر از کمرکولی کوچک است و گردنش نیز ضخیم تر است. پاهایش نیز خاکستری رنگ است.
در ایران بومی و فراوان است و به همین دلیل بسیاری آن را Persian Nuthatch می نامند. تقریباّ در تمام ایران به جز سواحل خلیج فارس و دریای خزر وجود دارند. در شیراز و شهرهای اطراف این پرنده به بلبل کَمَر نیز معروف است.
این پرنده بسیار پر سر و صدا است و صدای بلندش از فاصله ی دور شنیده می شود و می توان از روی همین صدا به وجودش پی برد. در هنگام سر و صدا انعکاس صدایش در صخره ها را می توان از چندین متر دورتر شنید.
گوش کنید:
نام فارسی: شهدخور - شهدخوار
نام محلی: کِشکِلِ سیاه (Keshkel e Sia)
نام علمی : Cinnyris asiaticus
نام علمی قدیم: Nectarinia asiatica
نام انگلیسی: Purple Sunbird
شهدخور تنها گونه ی پرنده ی راسته ی گنجشک سانان، تیره ی شهدخواریان است که در ایران زندگی می کند. طول بدنش حدود 10 سانتی متر است و بسیار پر جنب و جوش و پر سر و صدا است. اندازه اش بسیار کوچک است و وزن بدنش حدود 8 تا 9 گرم بیشتر نیست. پرنده ی نر در فصل تابستان رنگش سیاه براق با انعکاس بنفش و آبی است. پرنده ی ماده، روتنی خاکستری قهوه ای است و زیرتنه خاکستری یا زرد کمرنگ است. در فصل زادآوری پرنده ی نر نیز شبیه پرنده ی ماده است ولی زیرتنه اش زردتر است و خط تیره ای در جلوی سینه و گلو دیده می شود و بال هایش تیره تر است. دُمش کوتاه است. از شهد گل ها تغذیه می کند و به همین دلیل در فارسی شهدخور (شهدخوار) نامیده می شود.
این پرنده در باغ ها، کشتزارها، گزستان های حاشیه ی رودخانه ها، بوته های خاردار، جنگل های خشک به سر می برد. در شهرستان بستک و بخش کوخرد در فصل تابستان بیشتر از گل های درخت استبرق (خَرگ یا کَرگ در گویش محلی بستکی) تغذیه می کند. بر روی درختان سُمر و کهور و کُنار (سدر) هم در زمان گل دهی دیده می شود. شهدخورها بیشتر به صورت جفت جفت دیده می شوند و در حالی که مرتب بال می زنند از بوته ای به بوته ی دیگر به دنبال حشرات هتند و از شهد گل ها و درختان تغذیه می کنند. در زمان تغذیه از شهد گل ها، بیشتر اوقات بر روی شاخه ی درختان می نشیند یا سر و ته از آن آویزان می شود ولی گاهی در هنگام بال زدن نیز و در حالی که معلق در هوا می باشد تغذیه می کند.
آشیانه اش را بیضی شکل و به صورت آویزان از شاخه ی درختان و با استفاده از بوته های نرم و نخ و مو می سازد. محل ورود و خروج پرنده به لانه از کنار لانه و نزدیک به بالای آن است. در این لانه، 2 تا 3 تخم خاکستری یا سبز رنگ با لکه های سفید و سایه های قهوه ای رنگ می گذارد و حدو 15 تا 17 روز بر روی تخم می خوابد. گاهی این پرندگان در یک سال، دو نوبت زادآوری می کنند و معمولا از همان لانه ی اولی استفاده می کنند.
شهدخور بومی جنوب و جنوب شرقی ایران است و بیشتر در استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان دیده می شود. چون شکل ظاهری و جثه اش شبیه سسک ها (کِشکِل در گویش محلی کوخردی) است بیشتر مردم تصور می کنند به تیره ی سسکیان تعلق دارد و مردم هم این پرنده را کِشکِل سیاه می نامند. البته کمتر کسی اطلاع دارد که رنگ شهدخور نر فقط در فصل تابستان سیاه و در فصل های دیگر شبیه پرنده ی ماده است و یا حتی بیشتر مردم نمی دانند که این پرندگان نر و ماده با رنگ های متفاوت جفت هستند. بسیاری از مردم شهدخور سیاه را یک گونه و شهدخور خاکستری را گونه ای دیگر تصور می کنند.
نام علمی این پرنده در حال حاضر Cinnyris asiaticus است. در گذشته نام علمی اش Nectarinia asiatica بود یعنی اخیراّ همانند بسیاری از شهدخورهای دیگر از دسته ی Nectarinia به دسته ی Cinnyris منتقل شده است ولی هنوز در کتاب ها و وب سایت های فارسی زبان و بسیاری از وب سایت ها و کتاب های انگلیسی، نام قدیمی این پرنده ... ادامه
نام فارسی: چکچک دُم سفید
نام محلی: گَلا – گَلَی – سوختَه ی
نام علمی: Oenanthe monacha
نام انگلیسی: Hooded Wheatear
این پرنده همانند سایر چکچک ها به راسته ی گنجشک سانان (Passeriformes) و تیره ی توکایان (Turdidae) تعلق دارد (البته در حال حاضر عموماّ این پرنده را در تیره ی مگس گیریان (Muscicapidae) قرار می دهند). حدود 17 سانتی متر طول دارد. دم و بال هایش بلند است. منقارش نیز بلند و اندکی کلفت است و باعث جلب توجه می شود. پروازش شبیه پروانه است و در هنگام شکار حشرات، شبیه مگس گیر راه راه به نظر می آید. در حال حاضر عموماّ این پرنده را در تیره ی مگس گیریان (Muscicapidae) قرار می دهند ولی در کتاب ها و وب سایت های فارسی، در تیره ی توکایان قرار دارد.(منبع)
رنگ پرنده ی نر و ماده شبیه همدیگر نیست. پرنده ی نر گلو و روتنه اش همانند چکچک سیاه شکم سفید، سیاه است واین سیاهی تا وسط سیننه اش ادامه دارد. دمش سفید است و فقط شاهپرهای میانی مانند روتنه اش سیاه است. البته دو لکه ی سیاه نیز در انتهای پرهای کناری دُم دیده می شود. در پاییز پرنده ی نر و پرنده ی جوان، رگه های سفیدی در گلو، پرهای دُم و روتنه ی سیاهشان دیده می شود و همچنین پایین زیرتنه،دمگاه و کناره های دُمشان به رنگ نخودی کمرنگ دیده می شود.
در پرنده ی ماده، روتنه به رنگ شمی قهوه ای مایل به خاکستری و تا دمگاه و پرهای پوششی دُم به رنگ نخودی دیده می شود در حالی که پرهای میانی و پرهای حاشیه ی دُم قهوه ای تیره است. زیرتنه اش سفید خاکستری کناره های سینه، پهلوها و پرهای پوششی زیر دُم نخودی روشن است. پرنده ی نابالغ شبیه پرنده ی بالغ ماده است.
....
چکچک دُم سفید در دره های دور افتاده، صخره ها، دره ها و مناطق کویری و بایر که معمولا بدون پوشش گیاهی هستند به سر می برد. معمولاّ در مناطقی که حدود 1400 متر از سطح دریا ارتفاع دارند دیده می شود. به جز فصل زادآوری،... ادامه مطلب
بوکلو کوهی غالباَ ساکت است ولی صدایش شبیه صدای چکاوک کاکلی ولی کوتاهتر و کمی متفاوت از آن است. بوکلو کوهی در بیابانهای سنگلاخی، دامنهی صخرههای کوهستانی و بیابانی ماسهدار به سر میبرد. از زندگی در بیابانهای تمام شنی خودداری میکند.
نام انگلیسی: Crested Lark
چکاوک کاکلی از جمله پرندگانی است که میتوان آن را تقریبا در هر جای ایران و در بیشتر نقاط آسیا، اروپا و آفریقا پیدا کرد. این پرنده از راستهی گنجشکسانان و تیرهی چکاوکیان است. همینطور که چکاوکیان آواز خوان هستند، چکاوک کاکلی را نیز میتوان از آوازش به آسانی تشخیص داد.
طول بدن این پرنده حدود 17 سانتیمتر است و دمش کوتاه است. تاجی بر سر دارد که علت نامگذازیاش نیز در زبانهای مختلف از همین تاج تأثیر پذیرفته است. منقارش نسبتاّ بلند است، روتنهاش خاکستری یا اندکی قهوهای است ولی یکدست است. زیر بالهایش در هنگام پرواز خاکستری مایل به قرمز است. پشت گردن و جبهاش خط خطی است که به درستی مشخص نیست ولی سینهاش رگه رگه است. شکم و زیر دمش سفید نخودی و پاهایش نازک و خاکستری مایل به زرد است. پرندهی نابالغ خالهای روتنهاش بیشتر و کاکلش کوچکتر است. بالهایش کاملاّ گرد و دمش کوتاه است. در شروع پرواز، بال زدنهای در جا و محکمی دارد مخصوصاّ اگر در هنگام تولید مثل باشد. پروازش ناشیانه به نظر میرسد.
بوکلو در علفزارهای هموار، بیابانهای خشک، کنار جادهها، کوره راهها، کشتزارها و اغلب نزدیک مناظق مسکونی به سر میبرد. از دانههای گیاهان و در فصل تولید مثل از حشرات نیز تغذیه میکند.
جوجه ی چکاوک کاکلی
روی زمین و معمولا زیر بوتهها آشیانه میسازد و در جاهایی که سنگریزه وجود دارد، دور لانهاش سنگریزههای ریز و درشت میچیند. معمولاَ در هر سال دو تا 3 تخم و گاهی چهار تخم میگذارد. در ایران بومی و فراوان است.
در فیلمی که مشاهده میکنید لانهی یک چکاوک کاکلی... ادامهی مطلب
چکچک سیاه شکم سفید از راستهی گنجشکسانان و تیرهی توکایان است که میتوان گفت بومی نیمهی جنوبی کشور ایران است. این پرنده حدود حدود شانزده و نیم سانتیمتر طول دارد و بسیار شبیه چکچک ابلق خاوری است ولی کمی بزرگتر است و سرش نیز درشتتر است و راستتر مینشیند. سر، گردن، بالای روتنه و بالها سیاه است و سفیدی پشتش بیشتر است و تا وسط بال امتداد دارد. سینه، شکم، قسمت پایین پشت و دمگاه این پرنده خالص است. پرندهی نابالغ سیاه کدر مایل به قهوهای است.
گلا در دامنهی صخرهها و تپههای سنگی با پوشش گیاهی اندک به سر میبرد و در سوراخها و شکافهای درون صخرهها آشیانه میسازد. در ایران و مخصوصا جنوب ایران بومی و فراوان است. گَلَی در کشورهای ... ادامهی مطلب
نام فارسی: زردپرهی راه راه (زردپره راهراه)
نام محلی پیشنهادی: زردپرهی خط خطی
نام علمی: Emberiza striolata
نام انگلیسی: Striolated Bunting یا House Bunting
زردپره راهراه ندیدهاند. تنها افرادی که به قصد شکار یا تفریح سری به کوهها و چشمههای جوشیده از دل کوه در گرمای جانسوز تابستان زدهاند، توانستهاند این پرندگان کوچک و پر جنب و جوش را ببینند. از بین 17 گونه زردپرهای که در ایران زندگی میکنند، زردپرهی راه راه را تنها میتوان در جنوب ایران یافت. این پرنده از نژاد آفریقایی است و آب و هوای گرم و خشک با پوشش گیاهی اندک را میپسندد. جنوب ایران و کوههای اطراف کوخرد هم در تابستانها دست کمی از آب و هوای آفریقا ندارد.
مشاهدهی زردپرهی راه راه در یوتیوب
به صدای این پرنده گوش کنید:
این پرنده 14 سانتیمتر طول دارد پر و بالش حنایی مایل به نخودی است. در پرندهی بالغ نیم نوک پایینش به رنگ زرد است. لبهی بیرونی پرهای دم به رنگ نخودی، شکم و زیر دم به رنگ حنایی نخودی روشنتر میباشد. روتنه رگهرگه و پوشپرهای بالش حنایی قهوهای و کمرنگ است. پرندهی ماده با رنگ آمیزی کمرنگترش شبیه پرندهی نر است. پرندهای ترسو و خجالتی است. صدای این پرندگان را ... ادامه
نام فارسی: میوهخور
نام محلی: میوهخور
نام علمی: Hypocolius ampelinus
نام انگلیسی: Grey Hypocolius
تنها پرندهی تیرهی میوهخوریان از راستهی گنجشک سانان است که در ایران و بهتر بگوییم در جنوب ایران زندگی میکند. طول این پرنده 33 سانتیمتر است و طبق کتاب Birds of the Middle East و به تبع آن راهنمای پرندگان ایران آقای جمشید منصوری، شکل ظاهریش شبیه سنگ چشم بزرگ است اما دمش بلندتر است. اما به نظر شخصی من میوهخور شباهت بیشتری به لیکو دارد به طوری که افراد محلی که دستههای لیکو را بیشتر در فصل بهار و زمستان میبینند تصور میکنند که میوهخورها نیز لیکو هستند. این پرندگان همانند لیکو در ارتفاع کم پرواز میکنند و بر روی درختان و درختچههای کوتاه و بوتهزارها به سر میبرد و پروازشان نیز بسیار شبیه لیکو میباشد. میوهخور آشیانهی بزرگ و حجیمی روی درختان کوچک میسازد و تابستانها در خوزستان فراوان هستند اما در بستک و هرمزگان نمیتوان آنها را در تابستان دید.
میوهخور به جز ایران در کشورهای بحرین، شمال و مرکز عربستان سعودی و امارات متحده عربی و گهگاهی به طور اتفاقی و سرگردان در عمان، قطر، یمن و اسرائیل و چند کشور دیگر نیز دیده شده است. پرندهنگرهای هندی استان گجرات نیز این پرنده را در کشورشان به ثبت رساندهاند و همینطور میوهخور در استان سیستان و بلوچستان نیز مشاهده شده است.
جالب است بدانید چون میوهخور در کشورهای غربی که اهل تحقیق و مطالعهی بیشتری نسبت به ما هستند وجود ندارد مطالب کمی هم میتوان در وبسایتها و نوشته پیدا کرد. اگر شما کلمهی Grey Hypocolius یا نام علمیاش Hypocolius ampelinus را در ویدئوهای گوگل جستجو کنید تعداد این فیلمها به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسد.من كه متوجه این امر شدم ویدئوی زیر را علاوه بر فرستادن در یاهو ویدئو به یوتیوب و یک وب سایت تخصصی پرندگان هم فرستادم تا دیگر علاقمندان هم از آن استفاده کنند و فعلاً این ویدئو تنها فیلمی از این گونه پرنده است که در وبسایت جهانی یوتیوب وجود دارد.
پر و بال میوهخور آبی خاکستری است و در پرندهی نر، لکهی سیاه سه گوش مانندی ...
نام انگلیسی: Common Babbler
نام فارسی: بلبل خرما
نام محلی: بلبلو (بلبلی)
نام علمی: Pycnonotus leucogenys
نام انگلیسی: White-cheeked Bulbul یا White-eared Bulbul
بلبل خرما در گويش جنوب ایران و مخصوصا استان هرمزگان معروف است به بلبل و کمتر کسی میداند که این همه شعر در مورد گل و بلبل و تعریف از صدای بلبل، در وصف این پرنده نیست و بلبل اصلی را بسیاری از مردم جنوب ندیدهاند و نمیشناسند. البته بلبل خرما هم بیشتر اوقات در حال آواز خواندن است و صدای دلنشینی دارد و همچنین ترکیب پرهای سیاه و سفید و زرد و روتنهی قهوهای روشنش، در کنار صدای زیبایش، این پرنده را بیشتر دوست داشتنی میسازد.
اين پرنده حدود 18 سانتيمتر طول دارد. پرهای پوششی زير دمش زرد رنگ و نوک دمش به طور مشخصی سفید است. سری سیاه و لکهی سفید بزرگی در گونه دارد که به سادگی آن را از سایر پرندگان متمایز میسازد. همین لکهی سفید گونه باعث شده تا در بسیاری از کشورهای جهان، این پرنده را بلبل گونه سفید یا بلبل گوش سفید بنامند. نژادی که در جنوب ایران وجود دارد leucotis میباشد که تاجی بسیار کوتاه در انتهای تارکش دیده میشود. این پرنده از حشرات، کرمها، ملخ و خرما در جنوب تغذیه میکند و میوههای سیب و انگور را نیز بسیار دوست دارد. نر و ماده همشکل هستند.
نام فارسی: سنگ چشم خاكستری (سنگ چشم بزرگ)
نام محلی: گاتَرگ حرومی (Gaatarg e Haroomi)
نام علمی: Lanius excubitor
نام انگلیسی: Great Grey Shrike
سنگ چشم خاکستری بزرگترین پرندهی ایرانی از راستهی گنجشک سانان و تیرهی سنگ چشمیان است که حدود 25 سانتیمتر طول دارد. این پرندگان مهاجم و حشره خوارند و منقار آنان کلفت و نوک آن قلاب مانند است و معمولا صدای بلند و دلنشینی دارند.
سنگ چشم خاکستری اغلب بالای درختان و بوتهها به صورت تقریباً عمودی مینشیند و با چشمانی باز اطراف را مینگرد و منتظر شکار است.
نام فارسی: دم جنبانک ابلق
نام محلی: مزیری (moziree)
نام علمی: Motacilla alba
نام انگلیسی: Pied Wagtail یا White Wagtail
در فصل های پاییز و زمستان این پرندههای زیبا درکوچه و خیابان های کوخرد و کوه و صحراهای اطراف در حال راه رفتن بر سطح زمین یا پرواز موج دار خود در آسمان هستند. مزیری در گویش کوخردی و به طور کلی شهرستان بستک به معنای کشاورز میباشد و به این خاطر به دم جنبانک ابلق اطلاق شده است که بیشتر دور و بر آبها و در مزارع کشاورزی آبیاری شده به سر میبرد. البته در اطراف آبهای شیرین سدها و آبگیرهای فصلی همانند لمبیر ملکی و همچنین در کنارههای رودخانهی مهران نیز دم جنبانکهای ابلق قابل مشاهده هستند که با دمهایی جنبان به دنبال حشرات و مورچهها میدوند و سر و صدایشان هنگام پرواز توجه هر رهگذری را به خود جلب میکند.